- ۰۶ دی ۹۴ ، ۲۱:۴۸
گله هارابگذار!
ناله هارابس کن!
روزگارگوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را...
فرصتی نیست که صرف گله وناله شود!
تابجنبیم تمام است تمام!!
مهردیدی که به برهم زدن چشم گذشت....
یاهمین سال جدید!!
بازکم مانده به عید!!
این شتاب عمراست ...
من وتوباورمان نیست که نیست!!
زندگی گاه به کام است و بس است؛
زندگی گاه به نام است و کم است؛
زندگی گاه به دام است و غم است؛
چه به کام و
چه به نام و
چه به دام...
زندگی معرکه همت ماست...زندگی میگذرد...
زندگی گاه به نان است و کفایت بکند؛
زندگی گاه به جان است و جفایت بکند؛
زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن...
زندگی صحنه بی تابی ماست...زندگی میگذرد...
زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز
و چه به ساز
و چه به ناز...
زندگی لحظه بیداری ماست...زندگی میگذرد...
اینجـا سُــرعتــــ خوشــــبختے,
بسیار ڪـــمــ اَستـــ!!
تـــا زِندگـــے اتـــ لُـوב شـــوב
عُمـــــرتـــ تمـامـــ شــבه
"بنام مادر"
پـا به پـای غـم من پیـر شـد و حـرف نـزد...!!!
داغ دیـد از من و تبخـیر شـد و حـرف نـزد...!!!
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!!!
شب بـه شب آمـدنـم دیـر شد و حـرف نزد.!!!
غصـه میخـورد کـه مـن حـال خـرابـی دارم...!!!
از همین غصـه ی من سیـر شـد و حرف نزد!!!
وای از آن لحظه کـه حرفـم دل او را سوزاند!!!
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!!!
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!!!
مادرم خستـه شـد و پیـر شـد و حرف نزد
دنیا را بد ساختند 
 کسی را که دوست داری دوستت ندارد 
 کسی که تو را دوست دارد تو دوستش نداری 
 اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد 
 به رسم و آیین زندگی به هم نمی رسند 
 و این رنج است 
 زندگی یعنی این !
سبک زندگیتون پر از امید و خدا
زندگیت را با دم زدن در هوای گذشته و نگرانی فرداهای نیامده
آسان هدر نده
هر روز، همان روز را زندگی کن
و هرگز امید از کف مده
همه چیز لحظه ای به پایان می رسد که قدم های تو باز می ایستد.
نــزدیـــــــــک یعنــــی..
گرمـــای نفســــش گــونه ات را گــــــرم کنــد..
غیــر از ایـن; یعنـــــی دوری ...!