خالی شده ام
خالی تر از این صندلی ...
خالی تر از این درخت!
که نارنجی دستش را
از روی برگ هایش بر نمی دارد
احساس می کنم
در جهان کوچک من
کسی از زندگی رفته است
عاشق گمنام نوشت:
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
با صدایش آشنایم کرد و رفت
نوبت اوج رفاقت که رسید
ناگهان تنها رهایم کرد و رفت