چشم تو پنجره ی مرموزیست
کاش میدانستم
پشت این پنجره کیست؟
کاش میدانستم
چه کسی در تو اقامت دارد؟
کاش اتش بودی و میسوزاندی
علف هرزه ی تردیدم را...
عاشق گمنام نوشت:
ز غم کسی هلاکم که زمن خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
دروغ است میگویند دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون و دل او خبر ندارد