تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود گر نشود
حرفی نیست...
اما
نفسم میگیرد
در هوایی که نفس های تو نیست
عاشق گمنام نوشت:
ساده بودم ....که تورا ساده تجسم کردم
بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم
اشنا با همه ی پنجره های شهرم
چون تورا پشت همین پنجره ها گم کردم....