شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۶ ب.ظ
اما دردم باقیست...
میروم شاید فراموشت کنم
با فراموشی هم اغوشت کنم
میروم از رفتن من شاد باش
از عذاب دیدنم ازاد باش
گرچ تو تنهاتر از من میشوی
ارزو دارم شبی عاشق شوی
ارزو دارم بفهمی درد را
حاصل برخوردهای سرد را
ارزو دارم خدا شادت کند
بعد شادی تشنه ی نامم کند
ارزو دارم شبی سردت کند
بعد ان شب همدم دردت کند
تا بفهمی با دلم بد کرده ای
با وجود احتیاج دست مرا رد کرده ای...
عاشق گمنام نوشت:
خدایا صبرم با دردم نمیخواند
صبری ک دادی تمام شد
اما دردم باقیست...
- ۹۵/۰۳/۱۵